Tuesday, 12 February 2013
Friday, 8 February 2013
خوب به نظر میرسه باز مامانی داره با کلی تاخیر برام مینویسه ! اشکال نداره خوب تنبله دیگه!!! الان دیگه من شعر آقا خرگوشه رو کامل میخونم وتازه شعر "توی ده شلمرود حسنی تک و تنها بود" رو نیمه نصفه یاد گرفتم وچند شب پیش پا شدم با گریه که حسنی صورتش کثیفه و کسی باهاش بازی نمیکنه! مامانم اینا غش کرده بودن خنده...البته لازم به توضیحه که به زبان شیرین نروژی مسلط شدم و به نظر میاد گاهی مامانم حسودی میکنه:) راستی برای تعطیلات کریسمس رفتیم سوۀد پیش خاله شکوه که خیلی خوش گذشت براتون به زودی عکس میذارم
Subscribe to:
Posts (Atom)